یجــــه : 0 امتیــــاز توســـط 0 نفـــر ، مجمـــوع امتیــــاز : 0 |
امروز تو صف عابربانک دختره باپسره دعواش شد.
پسره گفت؛گوسفنداشونو فروختن از ده اومدن اینجا
دختره هم گفت؛ از روزی که بابات اومد شهرگله مابی چوپون شد ماهم فروختیم اومدیم!
میگن عابر بانک تاهمین حالا داشته به دختره اسکناس شاباش میداده
*******************
یه حدیث داریم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
متاسفانه دیر اومدی شوهرش دادیم رفت
*******************
بعضیا مثل سازمان مللن
فقط میتونن برای دیگران تاسف بخورن
و در سوی دیگر با دشمنان طرف؛ بگن بخندند..
خجالت چیزی خوبیه ولی بعضیا اصلا این اپشنو ندارن.
*******************
یعنی من عاشق این جناب خان ام توی برنامه ی خندوانه با این لهجه ی جنوبیه شیرینش مخصوصا وقتی که شعر عقابه نارگیله وی سیاهه نارگلیه ارو میخونه
لایک کنین ببینم چقد طرفدار داره؟؟
*******************